با توجه کردن به احکام حجاب و پوشش در اسلام ، چه از نگاه درون ديني و چه از نگاه برون ديني؛ اولين سوالي که به ذهن مي آيد، اين است که علت و فلسفه داشتن حجاب و پوشش چيست!؟ چرا اسلام انسان ها را به داشتن حجاب امر فرموده است! داشتن حجاب، داراي چه مصلحت و ضرورتي است که از واجبات شمرده شده است؟
از آنجا که آموزه هاي اسلامي و احکام آن؛ مبتني بر علت ها و مصالح حقيقي و واقعي است،از اين رو پي بردن به اين حقايق و دليل ها، اولا براي محکم تر شدن انگيزه هاي مسلمانان در رعايت حجاب مفيد است و در ثاني براي مقابله با شبهات و ردّ دليل هايي در مورد حجاب بيان مي کنند؛ مي تواند کاربرد داشته باشد.
اينکه علت وجود حکم حجاب در ميان اديان و قوميت ها چيست، برخي دليل هايي را ذکر کرده اند و با مخدوش کردن اين ادله، خواسته اند تا اين حکم را مردود بداند، که در اين گفتار قصد بيان اين ادله و بررسي و ارزيابي آنها را داريم تا در نهايت به دليل و فلسفه ي اصلي وجود حکم حجاب در اسلام با توجه به آيات و روايات برسيم.
(چون بيان تمامي ادله در يک پست، بسيار طولاني مي شود؛ اين دلايل بطور چند پست بيان خواهد شد.)
فلسفه اول: با پرده نشين کردن زن بدنبال رهبانيت و رياضت هستيم.
ارائه ي اين نظريه از اين جهت است كه چون زن بزرگترين موضوع خوشي و كامراني بشر است ، اگر زن و مرد معاشر و محشور با يكديگر باشند ، خواه ناخواه دنبال لذتجوئي و كاميابي مي روند . بنابراين برخي تصور کرده اند که فلسفه ي اينکه در اسلام و تقريبا در اديان الهي؛ زنان ملزم به رعايت پوشش و حجاب و پرده نشيني هستند، بخاطر اين است که در نظر اين اديان، انسان با معاشرت با زن و انس با او، از ياد خداوند غافل مي شود و نمي تواند مراحل تقرب و عرفان الي الله را بخوبي بپيمايد! از اين رو برخي معتقد هستند که کسي که مي خواهد به مقام قرب اله برسد بايد از اينگونه مسائل کناره گيري کند و از زنان کناره گيري کند. بنابراين ديده مي شود که عده اي فقهاء و روحانيون را با اين تفکر، نقد مي کنند و علت امر بهداشتن حجاب را از طرف ايشان، صرفا بخاطر منافات داشتن با قرب الهي مي دانند و چون ضرورتي براي پيمودن مراحل سعادت و رياضت را در خود نمي بينند، بنابراين داشتن حجاب را نيز ضروري نمي دانند! با اينکه داشتن حجاب در اسلام بخاطر دليل هاي فردي – اجتماعي است.
شايد علت اينچنين ديدي نسبت به احکام حجاب و پوشش در اسلام در نظر برخي؛ بودن چنين تفکري در اديان الهي ديگر مثل يهوديت و مسحيت ( چون کشيش ها بخاطر تقرب به مسيح ازدواج نمي کنند!!) است و همچنين درآيين هاي شرقي مثل بوداييسم، هندوييسم و .. . به همين خاطر در چنين اديان و چنين تفکراتي، رسيدن به وضع ظاهري و استعمال عطر و .. و حتي کوتاه کردن مو نيز مذموم شمرده مي شود و براي رسيدن به درجات بالاتر بايد از ايتگونه مسائل نيز دوري شود.
اما اين دليل (رهبانيت و رياضت به منظور قرب الهي) نمي تواند ديلي بودن حجاب در اسلام باشد ؛ به چند دليل:
1 ) در هيچيک ار منابع اسلامي ، فلسفه احکام حجاب و پوشش را، رياضت و رهبانيت ذکر نشده است.
2 ) روايات اسلامي بسياري اشاره دارند که اسلام با چنين تفکري ( گوشه نشيني و رياضت براي رسيدن به مراتب عالي ) مخالفت کرده است. از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده كه : « تنظفوا و لا تشبهوا باليهود » . يعني نظيف باشيد و خودتان را شبيه به يهود نكنيد . بعد فرمود زنان يهودي كه زناكار شدند بدان جهت بود كه شوهرانشان كثيف بودند و مورد رغبت واقع نمي شدند . خودتان را پاكيزه كنيد تا زنانتان به شما راغب گردند عثمان بن مظعون يكي از اكابر صحابه رسول اكرم است ، خواست به تقليد از راهبان ، به اصطلاح تارك دنيا شود ، ترك زن و زندگي كرد و لذتها را بر خويش تحريم ساخت . همسرش نزد رسول خدا آمده عرض كرد يا رسول الله ! عثمان روزها را روزه مي گيرد و شبها به نماز بر مي خيزد . پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله خشمگين شده برخاست به نزد وي آمد . عثمان مشغول نماز بود . صبر كرد تا نمازش تمام شد ، فرمود : اي عثمان خدا مرا به رهبانيت دستور نفرموده است . دين من روشي منطبق بر واقعيت و در عين حال ساده و آسان است . " « لم يرسلني الله تعالي بالرهبانية و لكن بعثني بالحنيفية السهلة السمحة» " {1} يعني خداوند مرا براي رهبانيت و رياضت نفرستاده است ، مرا براي شريعتي فطري و آسان و با گذشت فرستاده است . من نماز مي خوانم و روزه مي گيرم و با همسرانم نيز مباشرت دارم . هر كس كه دين مطابق با فطرت مرا دوست مي دارد بايد از من پيروي كند .
3 ) روايات فراواني در زمينه تشويق به ازدواج، شيوه هاي معاشرت بين زن و شوهر و غيره وجود دارد که چنين فلسفه بافي را رد مي کند. اسلام لذت جنسي در حدود قانون را تحسين كرده است تا جائي كه فرموده دوست داشتن زن از صفات پيغمبران است : « من اخلاق الانبياء حب النساء » {2} . در اسلام زني كه در آرايش و زينت خود براي شوهر كوتاهي كند ، نكوهش شده است كما اينكه مرداني كه در ارضاء زن خود كوتاهي مي كنند نيز نكوهش شده اند . که اين مطلب با جستجوي مختصر در منابع حديثي شيعي بدست خواهد آمد.
4) آيات و روايات زياد در مورد ضرورت پاکيزگي در اسلام و زيبا بودن و استعمال عطر و ... که کلا با اين تفکر رياضت مخالف است. از شعار هاي اسلام « النظانت من اليمان» است. و همچنين استحباب پوشيدن جامه سفيد يكي به خاطر زيبائي است و ديگر به خاطر پاكيزگي است ، زيرا لباس سفيد چرك را بهتر نمايان مي سازد و به همين موضوع در روايات اشاره شده است : « البسوا البياض فانه اطيب و اطهر » {3} ؛ رسول اكرم هنگامي كه مي خواست نزد اصحابش برود به آئينه نگاه مي كرد ، موهاي خود را شانه و مرتب مي ساخت و مي گفت خداوند دوست مي دارد بنده اش را كه وقتي كه به حضور دوستان خود مي رود خود را آماده و زيبا سازد. {4}
در نتيجه، تا اينجا چنين يحث شد که علت و فلسفه حکم حجاب در اسلام، رياضت و رهبانيت با پرده نشين کردن زن نيست! اما اينکه فلسفه اصلي آن چيست، و چه دليل هايي ديگري آورده اند، در پست هاي بعد به آن اشاره خواهيم کرد.
يا علي
برچسبها: خانم, مرد, زن, حجاب, مومن, قرآن وحجاب , زینت, اسلام وحجاب, فلسفه حجاب, پیامبراسلام, مسئله حجاب, مسئله حجاب شهید مطهری, شهیدمطهری, مطهری, ریاضت, ساست, فلسفه حجاب, حجاب در ادیان, دختر, پسر, تهاجم فرهنگی, مانتو, مانتوآستین کوتاه, غرب, آمریکا, حجاب مرد, حجاب زن, ,